ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
همچنین مرحوم شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروى حکایت نموده است :
روزى حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام به من فرمود:
اى اباصلت ! داخل مقبره هارون الرّشید برو و قدرى خاک از چهارگوشه آن بیاور.
اباصلت گوید: طبق دستور حضرت رفتم و مقدارى خاک از چهار گوشه مقبره هارون برداشتم و آوردم ، فرمود: آن خاکى را که از جلوى درب ورودى آوردى ، بده .
هنگامى که آن خاک را گرفت ، بوئید و فرمود: قبر مرا در این مکان حفر خواهند کرد؛ و آن گاه به سنگ بزرگى برمى خورند، که اگر تمام اهل خراسان جمع شوند نمى توانند آن را بشکنند؛ و به هدف خود نمى رسند.
سپس امام علیه السلام فرمود: اکنون قدرى از خاک هاى بالین سر هارون الرّشید را بیاور.
وقتى آن خاک را گرفت و بوئید، اظهار داشت : اى اباصلت ! همانا قبر من در این جا خواهد بود و این تربت قبر من مى باشد، که باید تو دستور بدهى تا همین مکان بالین سر هارون را حفر کنند.
زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
صداقت بهترین خطمشی در محیط کار است – اما این هم مانند هر اصلی، چند استثنا دارد.رایان کان، مشاور شغلی، بنیانگذار وبگاه ” The Hired Group” و نویسندهی کتاب “استخدام شدید! راهنمایی برای فارغالتحصیلان جدید” میگوید، “این مهم است که حواستان به آنچه به رئیس تان میگویید باشد، زیرا حتی کوچکترین لغزش میتواند باعث نابود شدن وضعیت حرفهایتان یا بهبود آن شود.”
“چیزهای مشخصی هستند که باید از گفتن آنها به رئیس تان خودداری کنید، اما کلید کار این است که ریزترین چیزها را در تعاملاتتان بازبینی کنید.”
لین تیلور، کارشناس ملی محیط کار و نویسندهی کتاب “ستمگر دفتر کارتان را رام کنید: چگونه رفتار کودکانهی رییس را مدیریت کنیم و در کارمان پیشرفت کنیم، ” با این موضوع موافق است. او میگوید “همیشه شایعات و سوالاتی خاص بر اساس دیدگاههای منفی وجود دارند که میتوانند بین شما و رئیس تان ایجاد مشکل کنند. اگر این صحبتها بیوقفه ادامه بیابد، ممکن است شغلی را که میتواند فوقالعاده باشد، به نابودی بکشانند.”
تمرین خوبی است اگر که قبل از بیاختیار بر زبان آوردن چیزی که ممکن است
باعث پشیمانی شما شود، مکث کنید و آنچه میکوشید بهدست بیاورید و واکنش
احتمالی رئیس تان را بررسی کنید.
او ادامه میدهد “اگر فکر میکنید که ممکن است از گفتن آن پشیمان شوید،
احتمالا پشیمان خواهیدشد. بهتر است انتظار بکشید تا زمانی که بتوانید
افکارتان را به صورت یک گفتوگوی خوشایندتر و حرفهایتر شکل بدهید.”
گذشته از صحبتهایی که نادرست بودنشان واضح و آشکار است- مثل ناسزا و توهین- در این نوشتار کلمات و عباراتی میبینید که هرگز نباید به رییستان بگویید.
۱. شما اشتباه میکنید.
روزالیندا اوروپزا راندال، کارشناس آداب شهروندی و “آداب و رسوم اجتماعی” و
نویسندهی کتاب “در اتاق هیات مدیره آروغ نزنید، ” میگوید، “انتقاد از
اشتباه رئیس ، چه آشکارا و چه در لفافه، راهی قطعی است برای اینکه از
جلسات آینده حذف شوید یا دفعهی بعدی که دستتان را برای صحبت کردن بالا
میبرید، نادیده گرفته شوید.”
او توضیح میدهد که اگر احساس میکنید رییستان مرتکب خطا شده است، راههای بهتری برای پرداختن به این موضوع وجود دارد.
مثلا میتوانید بگویید، “شاید این یکی درست به من اطلاع داده نشده، اما من
فکر میکردم که…” این طرز صحبت باعث میشود که آنها تجدید نظر کنند و در
صورت لزوم اطلاعات را بدون قرار ‘گرفتن در مقام دفاع از خود، تصحیح کنند.
راندال میگوید، “هر عبارتی که به کار میبرید باید با لحنی دوستانه و
کمککننده باشد.”
۲. “من نمیتوانم”
این نگرش که میتوانید از عهدهی کارها بربیائید، همیشه یک صفت ارزشمند
بودهاست. تیلور میگوید، جملهی”من نمیتوانم” نشاندهندهی عدم اعتماد به
نفس و عدم تمایل به پذیرفتن فرصتها است- که هیچ کدام از این دو ویژگی شما
را نزد رییستان عزیز نمیکند.”
ادامه مطلب ...
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی اظهار داشت: روز شهادت حضرت زهرا(س) به حول و قوه خدا و به عنایت ولیعصر(عج) در این مملکت علمی بلند شد که کمر وهابیت را شکسته و دنیا را بیچاره کرد.
به گزارش شفقنا، حضرت آیتالله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید، در دیدار با گروهی از دانشجویان و فضلای سبزوار که عصر امروز در دفتر این مرجع تقلید در مشهد مقدس برگزار شد، گفت: گفته اند که در فاطمیه جوانان دامن همت به کمر زده اند و آن حرکت مظلوم را احیا کرده اند.
ادامه مطلب ...
دوهفتهنامه فوربز فهرستی از افراد زیر ۳۰ سال را منتشر کرده است که به نوشته این نشریه، دنیا را تغییر خواهند داد. این فهرست که به ۳۰ زیر ۳۰ مشهور است، در بخشهای پانزدهگانهای چون رسانه، هنر، انرژی، اقتصاد، ورزش، فناوری و مواردی دیگر تقسیم و در هر کدام از این دستهها ۳۰ نفر فرد تأثیرگذار همراه با زندگینامهای کوتاه معرفی شدهاند. در فهرست بخش فناوری نام چهار ایرانیتبار زیر ۳۰ سال به چشم میخورد.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
سرما بیداد می کند . و من یک دانشجوی ساده با پالتویی رنگ رو رفته ، در یکی از بهترین شهرهای اروپا ، دارم تند و تند راه میروم تا به کلاس برسم . نوک بینی ام سرخ شده و اشکی گرم که محصول سوز ژانویه است تمام صورتم را می پیماید و با اب بینی ام مخلوط میشود .دستمالی در یکی از جیب ها پیدا می کنم و اشک و مخلفاتش را پاک می کنم و خود را به اغوش گرمای کلاس میسپارم . استاد تند و تند حرف میزند، اما ذهن من جای دیگری است . برف شروع میشود، آنرا از پنجره کلاس میبینم و خاطرات مرا میبرد به سالهای دور کودکی ..... وقتی صبح سر را از لحاف بیرون اورده و اول به پنجره نگاه میکردیم و چه ذوقی داشت وقتی میدیدی تمام زمین و اسمان سفیدپوش است و این یعنی مدرسه بی مدرسه ...پس خودت را به خواب شیرین صبحگاهی میهمان میکردی و مواظب بودی انگشتان پاهایت بیرون از لحاف نماند و یخ بکند ..... خاطرات مرا به برف بازی با دستکش های کاموایی میبرد ..که اول سبک بودند و هرچه میگذشت خیس تر میشدند و سنگین تر .... یاد لبو های داغ و قرمز که مادر می پخت و از ان بخار بلند میشدو حالا دختری تنها و بی پول و بی پناه که در یک سوییت ؟؟ دوازده متری زندگی میکند و با کمک هزینه 300یوری دانشگاه باید زندگی کند و درس بخواند . این ماه اوضاع جیبم افتضاح است .البته همیشه افتضاح است اما این ماه بدتر ، راستش یک هزینه پیش بینی نشده بیشتر از نصف ماهیانه ام را بلعید و این وضع را بوجود اورد ، ان هم وقتی که نصف اولیه اش را خرج کرده بودم و این یعنی تا اخرماه هیچ پولی درکار نبود. نمی دانم برای شما هم پیش اماده یا نه، که پس اندازی نداشته باشید و فقط به درامدتان که زیاد هم نیست متکی باشید .
ادامه مطلب ...ای راحــــت روانــــم، دور از تــــو نــــاتــــوانــــم
بــاری، بــیــا کــه جــان را در پــای تــو فــشــانـم
ایـــن هـــم روا نـــدارم کـــایـــی بـــرای جـــانــی
بـــــگــــذار تــــا بــــرآیــــد در آرزوت جــــانــــم
بــــگــــذار تــــا بــــمــــیــــرم در آرزوی رویـــت
بــی روی خــوبــت آخــر تــا چــنــد زنــده مـانـم؟
گفتند: تو که بیایى خون به پا مى کنى،جوى خون به راه مى اندازى و از کشته پشته مى سازى و ما را از ظهور تو ترساندند.
درست مثل اینکه حادثه اى به شیرینى تولد را کتمان کنند و تنها از درد زادن بگویند.
ما از همان کودکى، تو را دوست داشتیم. با همه فطرتمان به تو عشق مى ورزیدیم و با همه وجودمان بى تاب آمدنت بودیم.
عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعى ترین و شیرین ترین نیازمان بود.
اما ... اما کسى به ما نگفت که چه گلستانى مى شود جهان ، وقتى که تو بیایى.
همه، پیش ازآنکه نگاه مهرگستر و دستهاى عاطفه تو را توصیف کنند، شمشیر تو را نشانمان دادند.
آرى ، براى اینکه گلها و نهالها رشد کنند، باید علفهاى هرز را وجین کرد و این جز با داسى برنده و سهمگین ، ممکن نیست.
ادامه مطلب ...